من پیشش نیستم و نمیتونم کاری براش بکنم , منی که هر وقت ناراحت بود سعی میکردم حالشو بهتر کنم , حتی وقتی خودم ناراحتش کرده بودم , دیگه واقعا یاد گرفته بودم وقتی ناراحته چیکار کنم که بهتر بشه حالش .
ولی الان چی ؟ حتی نباید باهاش حرف بزنم .

نفسم درست حسابی بالا نمیاد , سینه ام تنگ شده .

در واپسین روزهای تیر نود و هشت , آینده را چگونه میبینم؟

اون یه جهتی که بخت روی خوبشو نشون داده

اسم ندارم واسه این پست

ناراحت ,کنم ,بزنم ,نفسم ,حرف ,باهاش ,چی ؟ ,الان چی ,؟ حتی ,حتی نباید ,باهاش حرف

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

والیبال پارت اول طــهران فــیلاتلیـک برند سازی آگهی بچه های مسجد دانلود کتاب آموزش بوکس به زبان فارسی تشریفات مجالس و کترینگ ژینوس هیئت صاحب الزمان خایان پرتال فرهنگی ذابّین مداجاب معرفی محصولات متنوع